من باهاتون حرف می زنم

ساخت وبلاگ

بابت کاری رفتم بیرون و برگشتم. 

فکر کردم پست رو نصفه نیمه گذاشته ام. اومدم دیدم نه بابا، کامل پست شده.  

گیج شده ام پاک. 

مرسی که هستید. ممنون که هی میاین سر می زنین به این خسته. به کسی که از خستگی در خونه اش رو بسته. مرسی که فقط می خونین. ممنون که اگه یه جا یادم بره در کامنت دونی رو ببندم، میایین و محبت می کنین. آمار وبلاگ گاهی به بالای روزی چهار هزارتا بازدید می رسه.  

این نشون میده تنهام نذاشتین. ممنون که صبوری می کنین و این روزهای منو تاب میارین. خودتون هزار و یک حرف و غصه دارین. ولی بهم احترام میذارین. 

یه کم دیگه تحملم کنین.  

من باهاتون حرف میزنم. 

دروغ چرا، چند روز پیش حس کردم شاید تعداد بازدیدکننده ها کم بشه. شاید یه سری بهشون بربخوره یا کلا دوست نداشته باشند در کامنت دونی بسته باشه. ولی دیدم گاهی تعداد هم بیشتر شده. در بعضی از روزها. 

این نشون میده هنوز کنارم هستین و مهربونین. 

این پست رو فقط برای شما گذاشتم.  

نه روزانه نویسی کردم نه از خودم گفتم. 

فقط خواستم تشکر کنم ازتون که هستین و این روزهامو تاب میارین کنارم. 

انرژی های مثبتتون بهم میرسه. حتی اگه بهم نگین. حتی اگه تا حالا هیییچ کامنتی هم برام نذاشته باشین.  

این روزها عجیب حس میکنم به یادم هستین و بهم محبت دارین. 

همه تون سپرده دست خدا.

چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 235 تاريخ : چهارشنبه 20 بهمن 1395 ساعت: 19:33